دانشگاه آزاد اسلامی: نگاهی به گذشته، ملاحظاتی برای آینده
دانشگاه آزاد اسلامی: نگاهی به گذشته، ملاحظاتی برای آینده
دکتر علی وحدت طی یادداشتی که در ویژه نامه روزنامه فرهیختگان در آستانه ورود به پنجمین دهه از عمر دانشگاه آزاد اسلامی داشته است، این دانشگاه را به عنوان یکی از ارکان اصلی نظام آموزش عالی کشور، دانستند.
دانشگاه آزاد اسلامی، به عنوان یکی از ارکان اصلی نظام آموزش عالی کشور، در آستانه ورود به پنجمین دهه از عمر خود قرار دارد. دستاوردهای بیبدیل دانشگاه آزاد در گسترش آموزش به عنوان یکی از الزامات اولیه توسعه پایدار کشور، بر کسی پوشیده نیست. اما اینک در آستانه سده جدید شمسی، شرایط به کلی با گذشته متفاوت است و نقشآفرینی موثر دانشگاه آزاد در سپهر دانشگاهی کشور، مستلزم شناخت دقیق وضعیت جدید است. اجازه دهید نگاهی به گذشته بیندازیم.
دانشگاه آزاد تا سالها بعد از تاسیس، به درستی بر کارکرد «آموزش» متمرکز شد و متناسب با افزایش تقاضا برای تحصیلات دانشگاهی، توسعه کمی و کیفی آموزش را دنبال کرد. کمی بعدتر اما، همپای کلیت نظام آموزش عالی کشور تلاش کرد تا «پژوهش» را نیز به کارکردهای خود اضافه کند و اگر نگوییم همه واحدها، اما دست کم واحدهای اصلی و مراکز استان را به دانشگاههای نسل 2 بدل کند که علاوه بر آموزش، توسعه پژوهش را نیز دنبال میکنند. و اخیراً، به ویژه از اوایل دهه 90 به این سو، به تاسی از روندهای جهانی و همگام با سیاستهای کلان نظام مبنی بر توسعه اقتصاد مقاومتی و دانشبنیان، کوشیده است تا به یک دانشگاه نسل 3 بدل شود که علاوه بر دو عنصر «آموزش» و «پژوهش»، به «کارآفرینی» و تجاریسازی دستاوردهای پژوهشی و فناورانه دانشجویان و اعضای هیات علمی خود نیز اهتمام میورزد.
آموزش: سونامی در اقیانوس قرمز
اما متولدان پرتعداد دهه 60 به تدریج از تحصیلات دانشگاهی فارغ شدهاند و نظام آموزش عالی که تا چند سال پیش شاهد «مازاد تقاضا» بود، مدتی است که با «مازاد عرضه» مواجه شده است. آموزش به عنوان نخستین کارکرد دانشگاه آزاد و هر دانشگاه دیگری، به یک «اقیانوس قرمز» بدل شده که رقابت برای جذب دانشجویان برتر در آن بیوقفه جریان دارد. تورم و کاهش قدرت خرید مردم نیز موجب شده است کفه تقاضا به سمت دانشگاههای دولتی سنگینی کند. ادغام و تعطیلی برخی از واحدهای دانشگاه آزاد در شهرهای کوچکتر و درجه 2 و 3 را میتوان بخشی از واکنش ناگزیر دانشگاه به این وضعیت جدید دانست.
اما فراتر از دانشگاهها به عنوان رقبای دیرینه، شیوع کرونا در کنار توسعه زیرساختهای فناوری اطلاعات و ارتباطات و نفوذ اینترنت پرسرعت، موجب تقویت بازیگران جدید عرصه آموزش شد که تا قبل از آن، کمتر جدی گرفته میشدند: پلتفرمهای آموزش مجازی که گاه به عنوان «مکمل» و گاه به عنوان «رقیب» دانشگاههای متعارف ظاهر میشوند. برخی از این پلتفرمها طیف وسیعی از فراگیران، از دانشآموزان تا دانشجویان، از معلمان تا اساتید را به کاربران وفادار خود بدل کردهاند و به فروشهای چند ده میلیاردی دست یافتهاند. حالا دیگر نمیتوان آنها را نادیده گرفت.
یکی از ملاحظات مهم در حوزه آموزش، اثربخشی آن است. گرچه نرخ بالای بیکاری دانشآموختگان جوان دانشگاهها را میتوان تا حد زیادی به شرایط اقتصادی کشور نسبت داد، اما نقش کیفیت آموزش در آن نیز قابل چشمپوشی نیست. بسیاری از صاحبان کسبوکارها، از ضعف بینشی، دانشی و مهارتی دانشآموختگان دانشگاهها گله دارند و معتقدند آموزش دانشگاهی سنتی، پاسخگوی نیازهای صنعت و بازار امروز نیست.
البته این وضعیت محدود به کشور ما نیست. در سایر کشورها نیز به واسطه شتاب تغییرات، «آموزش» دانشگاهی سنتی اثربخشی خود را از دست داده است. بیدلیل نبود که شرکت گوگل چند سال پیش از جوانان مشتاق استخدام در این شرکت خواست تا «عمر خود را در دانشگاه تلف نکنند و بعد از دیپلم، مستقیماً برای جذب در این شرکت اقدام کنند».
آیندهای که در آن، هر دانشجو در هر کجای کشور بتواند یک دوره کارشناسی یا کارشناسی ارشد اختصاصی با دروس دلخواه خود را طراحی کند، و این دروس را در هر زمان و مکان، با بهترین مدرسان از سراسر دنیا (بعضاً برندگان جایزه نوبل) بگذارند، و کارفرمایان دست کم خصوصی نیز مدرک او را بپذیرند، فاصله زیادی نداریم. کافی است برخی از دانشجویان و کارفرمایان کمی جسارت به خرج دهند تا یک سونامی در عرصه آموزش رخ دهد. نظام دانشگاهی ایران چقدر برای این سونامی آماده است؟ دانشگاه آزاد چطور؟
کارآفرینی و نوآوری: عرصهای بیپایان
درست در نقطه مقابل اقیانوس قرمز و توفانزده آموزش، اقیانوس نسبتاً آرام و بیکران کارآفرینی و نوآوری قرار دارد. هرچقدر تقاضا برای آموزش به شکل سنتی آن رو به کاهش است، تقاضا برای کارآفرینی و نوآوری در حال افزایش است. از تقاضای روزافزون دانشجویان، خانوادهها و جامعه که بگذریم، دانشگاه آزاد از ظرفیتهای بیبدیلی برای درخشش در این حوزه برخوردار است: فرهنگ کار و کارآفرینی و به رسمیتشناختن آن در کنار تحصیل، پارک فناوری و حدود 100 مرکز رشد در سطح کشور با حضور صدها هسته فناور، فضاهای فیزیکی وسیع و شبکه بزرگ و سراسری، زیرساختهای آزمایشگاهی و منابع مالی قابل توجه، بخشی از این ظرفیتها محسوب میشوند.
اقدامات اخیر دانشگاه نظیر تاسیس صندوق پژوهش و فناوری، تبدیل برخی از فضاهای آموزشی به سراهای نوآوری، برگزاری رویدادهای کارآفرینی و استارتآپی و مانند آنها، نشان میدهد که عزم دانشگاه آزاد برای تقویت کارآفرینی و نوآوری روز به روز راسختر شده و زیستبوم کارآفرینی دانشگاه در حال تقویت است.
اما این آغاز ماجرا نیست. سالها است که دانشجویان، دانشآموختگان و اعضای هیات علمی دانشگاه آزاد در سراسر کشور دست به کارآفرینی میزنند و شرکتهای دانشبنیان، فناور، خلاق و استارتآپهای زیادی به دست آنها شکل گرفته است. رویدادی که اکنون در چهلمین سالگرد تاسیس دانشگاه آزاد برگزار میشود، فضای مناسبی شکل داده است که بازیگران زیستبوم کارآفرینی دانشگاه و زایشهای مستقیم و غیرمستقیم آن یک بار گرد هم بیایند تا ابعاد وسیع این زیستبوم برای خودشان و سایر ذینفعان آشکارتر شود.
بنابراین وقتی تجارب و سوابق، داشتهها و ظرفیتهای دانشگاه را در کنار محیط پیرامونی آن قرار میدهیم، به نظر میرسد کارکرد سوم ـ کارآفرینی و تجاریسازی ـ نسبت به آموزش اولویت پیدا میکند. روندهای محیطی، اعم از روندهای ملی و فراملی نیز موید همین نگاه هستند. نامگذاری سال 1401 با عنوان «تولید دانشبنیان و اشتغالآفرین» از سوی مقام معظم رهبری گوشهای از تاکیدات اخیر ایشان بر توسعه اقتصاد دانشبنیان است. سیاستهای کلان نظام مبنی بر توسعه اقتصاد مقاومتی را نیز میتوان در همین راستا تحلیل کرد. در سطح فراملی نیز، از کشورهای توسعهیافته که بگذریم، رقابت شدید در سطح منطقه و تلاش همسایگان ما برای ربودن نخبگان جوان، بیانگر روند منطقهای و جهانی توسعه اقتصاد دانشبنیان است.
اما تاکید بر توسعه کارآفرینی و تجاریسازی، به معنای غفلت از آموزش یا عدم تلاش برای افزایش اثربخشی آن نیست. با اغتنام فرصت، بار دیگر آمادگی خود در صندوق نوآوری و شکوفایی برای کمک به زیستبوم کارآفرینی دانشگاه آزاد را اعلام میکنم و امیدوارم همکاری صندوق و دانشگاه آزاد، گامی در راستای توسعه اقتصاد دانشبنیان در کشور باشد.